به لحاظ "ما بیشماریم!
بعد از کُلّی تبلیغات در فیسبوک و بالاترین و سایتهای ضدانقلاب و حامی فتنه برای امضای نامه درخواست رفع حصر موسوی و کروبی و نیز تبلیغ امضای این نامه توسط فرزندان برخی آقایان و ایضاً سایر شخصیتهای دومخردادی، تنها 15 هزار و 680 نفر این نامه را امضا کردند!
اصلاً فکر کنم باز هم تقلب شده که فقط 15 هزار و 680 نفر این نامه را امضا کردند. در اصل این نامه با اکثریت قاطع آرا به امضا رسیده اما این جمهوری اسلامی امضاها را دزدیده است!
پی نوشت1: خالصانه و خاضعانه پذیرای هرگونه توجیه و ماستمالی توسط دشمنان!(دوستان) سبزی هستیم!
پی نوشت2: حلال کنید ، میرم جنوب!
در صفحه فیس بوکمان: +
چه دفاعی از خودم بکنم جناب قاضی من بی دفاعم
من شریف تربیت شدم من شریف بزرگ شدم نه کسی منو می شناخت نه کسی بنده رو می دید نه ثروتمند بودم و نه هیچ چیز دیگر همهٔ سهم بنده از زندگی کار کردن در دور افتاده ترین ،اتاق خانه! وظیفه ام بود حفاظت از آرمان هایم!
من ساده نبودم، با همه چیز راحت کنار نمی آمدم! زود گول نمیخوردم! اما زود سرزنش می شدم!زود فحش میخوردم!
سرم به کار خودم نبود! مدام دست میکردم بر ریش های جناب هاشمی!+128علامت تعجب و نداشته هایش را بیشتر می کشیدم!
مدام گیر میدادم به خانواده اش که آقا جان ، بس نیست ایران خوری ؟ برای تنتان یک وقت ضرر نداشته باشد جانم!
من نه طبیب بودم، نه سرهنگ ، نه معتدل، نه افراطی!من شعر نمیگفتم ، اما شعر میشنیدم از آنها!
سرم به کار خودم نبود جناب قاضی، اما جناب قاضی بدانید ، درمان دردهایشان رو میدانم، به جان شما میدانم!
توانم تمام شده جناب قاضی ، به اینجایم رسیده ، خوب میبینی ؟ به اینجا !
من اشتباهی نیستم جناب قاضی! اتفاقا من صدای حنجره های زخمی عده ای هستم که امروز یا از ترس بیشتر تیر خوردن ، یا از ترس جا و مکان ، حرف نمیزنند!(بعضی)
جناب قاضی ما را متهم به گرفتن مبلغی از شخص نامعلوم میکنند!
همان ها که از اکبر و اولادش، پول گرفتن تا در عاشورای هزارو سیصد و اشک، بریزند در خیابان و مسجد آتش بزنند! عجیب است جناب قاضی!
جناب قاضی،چه دفاعی از خودم بکنم؟ من بی دفاعم ،حالا من مانده ام و تقاص این همه اشتباه دیگران و نوشته های خودم در وصف حالشان !
جناب قاضی من از هیچ کس توقعی ندارم
پی نوشت1: پادکست جدیدی در راه است . . .
مرحمت عزیز میتواند بدون محدودیت به منطقه اعزام شود. امضا: سیدعلی خامنه ای
ضمانت از این محکم تر نمی شد.
حالا "مرحمت بالازاده " نوجوان 13ساله اهل روستای " چای گرمی " که به خاطر سن کمش
نمی گذاشتند راهی جبهه ها شود، با دستخط رئیس جمهور وقت، عازم جبهه ها شده بود.
آن هم با چند جمله کوتاه که در دیدار خصوصی با رئیس جمهور، به او گفته بود:
" بگویید دیگر روضه حضرت قاسم را نخوانند. چون او 13 ساله بود که در کربلا جنگید و شهید شد.
اما به من که 13 ساله هستم، اجازه جنگیدن نمی دهند" .
همین جمله ها بود که او و کارش را حسابی بین رزمنده ها سرزبان ها انداخت.
3 سال جنگید و 21 اسفند سال 1363 در عملیات بدر و در جزیره مجنون، شهید شد..
شادی روحش صلوات...
شب شد و من دوباره در فکر تو
نیت کردم امشب که ذکر یا بانو بگیرم!
1000 بار و بعد از هر 100مرتبه 40 بار ذکر یا . . . بگیرم!
ذکر مجرد و باکیفیتی است!
پیر ما میگفت ؛ در کتاب شریف تذکره العشاق آورده اند؛ چون مشعوقی(!!!!!!!!) نازک خیال و رعنا صفت به قصد جان بی رمقت در آمد این ذکر را مدام بگو
باشد که اثر کند و سهل تر جان دهی در مقابل چشمان زیبای او. . . .
بگذریم . . .