۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کلید» ثبت شده است

روزهایی که گذشت،روزهایی که می آید!

روزهایی که گذشت با حرف های فلان آقا(آقاها) 

و عده ای بچه حزب اللهی هنوز هم باید جوابگو آن اظهارات آن فلان شخص(اشخاص) باشد 

روزهایی که از خواص میکشیم!

روزهایی که فلانی برای فلان شخص در فلان منصب مهم نظام آرزوی مرگ می کندو ، و دلیلش را میگوید حرف دل بچه حزب اللهی ها !

روزهایی که فلان شخص به فلان شخص در دفتر رئیس جمهور فحاشی می کرد! 

روزهایی که فلان شخص به مرجعیت شیعه توهین می کرد!

روزهایی که فلان شخص  شهردار تهران را ابن سعد میخواند!

روزهایی که فلان شخص . . . به نماینده مجلس میگفت لقمه حرام در تو رسوخ کرده است!

روزهایی که فلان شخص هیچ کاره این مملکت رئیس دفتری را ،یهودی خواند!

این روزها گذشت و گذشت و گذشت و گذشت ، و این روزها چوبش را امت حزب الله ،می خورد

 و ساعت ها و روزها و سال ها باید  بشنود حرف های زیبا و دلنشین امثال ترکان را ! 

آری بشنو این حرف جناب ترکان را آقای فلان! آقای منتقد! امروز به ما می گویند افراطی.

می گویند گروهی و جریانی در کشور که به همه توهین می کنند و حامی بی قانونی هستند!

آری ما هرچه میکشیم از خواص است!

خواصی که در مجلس روضه ، تحلیل سیاسی ارئه میدهند و یک گل به خودی می زنند با نظرات دگم اندیشانه اِشان.

کمی برگردیم به گذشته، آنجا که سید میگفت:

کاش بیش از این ها قدر این هشت سال را می دانستیم. 

اما حیف که این رهایی برخی از ما را هار کرد. 

مسئله چندان پیچیده ای نیست، حساب دو دو تا چهار تاست. 

وقتی با دست خود، کار خوب کسی را هم زشت جلوه دادیم و توی حرف های درست و خدمات صحیح او نیز دنبال ایراد و اشکال می گشتیم، باید فکر روزی را می کردیم که با تلاش های رسانه ملی و برخی دوستان در رسانه های خودی و نخودی و غیر خودی، مردم از اصول گرایی و هر کس که شبیه آن مرام و مسلک است خسته شوند. به قول ابوالقاسم طالبی، یکی از دلایل باخت اصول گرایان در این انتخابات، ارائه تصویری لجن از احمدی نژاد در دوره دوم ریاست جمهوری اوست. هشت سال فرصت داشتیم که خدمت کنیم و تئوری های مدیریتی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی مان را عملیاتی کنیم. فرصت هشت ساله ای که می توانست صرف وحدت شود را به اختلاف افکنی و تفرقه پرداختیم. نیاز به گرفتن ژست روشنفکری و تحلیل گری نیست، بیایید مردم را سرزنش نکنیم. این انتخاب کفاره ناشکری ما در این سال ها بود. مردم از آرمان های انقلاب و رهبری روی برنگرداند، ولی خسته شدند از بازی های سیاسی هیچ و دعواهای زرگری پوچ؛ و اکنون که نوبت ما به اتمام رسید، سکان هدایت جامعه را سپردند دست گروه دیگر. حالا وقت آن است که کلید چوبی کتمان کنند توی آستین باورمان. بچشید از این سرب مذاب،که این سرنوشت غافلان فلان فلان شده است.
دلنوشت:
خدایا اگر دستبند تجمل
نمی بست دست کمانگیر ما را
کسی تا قیامت نمیکرد پیدا
از آن گوشه کهکشان تیر ما را . . .

۱۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حسین رضائی فرد

کار ناتمام هاشمی را روحانی تمام می کند؟

باز هم مثل همیشه پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی در اقدامی معنا دار مطلبی را درج کرده است که می توان آن را پروژه نیمه تمام و آرزوهای هاشمی رفسنجانی در پایان عمرش قلمداد کرد و آن هم برقراری مذاکره و رابطه با آمریکا ! 

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حسین رضائی فرد