۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بی سواد» ثبت شده است

لطفا کشک تان را بسایید!

سلام خلق الله

شاید خیلی زود باشد!

وقتی به واژه غریب و مظلوم و دست چندمی فرهنگ میرسم، دنیایی از حرف و حدیث و نقد را جلوی خودم میبینم . . .

اقتصاد فرهنگی یا فرهنگ اقتصادی / سیاست فرهنگی یا فرهنگ سیاسی و . . .

یا سوالاتی از این دست که آیا دین باید تابع فرهنگ باشد یا فرهنگ تابع دین و حرف هایی اساسی دیگر . . . بنظرم رسید شاید بد نباشد مسئله را از یک جای دیگر شروع کنم ، از جایی که ملموس باشد و نه از بحث های زیر بنایی و اساسی که البته باید به آن هم پرداخت و نه از نقدهای تند و تیز و بدوبیراه گفتن به این و آن ، سوالی که پاسخش سرآغاز حرف های فراوان خواهد بود!

1/ تغذیه و خوراک فرهنگی جوانان جامعه بیشتر از کدام منابع صورت میگیرد ؟

(خانواده؟ مدرسه/دانشگاه؟ اینترنت و ماهواره؟ صداوسیما؟ جامعه؟ فرهنگستان؟ سینما؟ مجله؟ کنسرت؟ بلوتوث؟ پیامک؟ فیلم خارجی؟ هیات مذهبی ؟ مسجد؟ سخنرانی؟ تشکل های سیاسی و دانشجویی؟ فضاهای ورزشی؟ قهوه خانه ها!!!!؟

2/نقش و سهم نظام و دولت ها در طراحی و ارائه این تغذیه و خوراک فرهنگی چقدر بوده است؟

امیدوارم بابی باز شود برای بیان حرف ها و نقدهایی در جهت اصلاح وضع موجود، گرچه در این بازار پرهیاهوی سیاسی و اقتصادی و هسته ای و . . .خر فرهنگ را به یک ربع من هم نمیخرند و اعلام میکنند که لطفتان کشکتان را بسایید . . .

پ.ن:نداشتن نیروی فرهنگی به از داشتن نیروی بی سواد و جاهلی است که گل به خودی میزند، نیروهایی که به اسم کار فرهنگی خاک دین و معرفت و رفاقت را به توبره میکشند!

چند نفر باید چوب ندانم کاری های عده ای را بخوردند؟

که همان عده با لباس رزم حسینی و با سربند یا فاطمه و با ذکر یا حسین،این بار زینب را با تازیانه خودخواهی، به مجلس شراب نفسانیت رهنمون می کنند؟!

عرزشی هایی که به نام ارزش و با مجوز «ارزشی بودن» دست به هر خبطی می زنند ، فدایی هایی که با تندروی های بی حد و حصرشان، محاسن ماه را سپید کرده اند!کجای کارید؟ در کجای دنیا ایستاده اید؟ چادر فاطمه در کوچه های تاریک و باریک مدینه خاکی نشد که یک عده با چادر، به حکم رفتار خودسرانه شان، به جنگ «حجاب» بروند!

تمیز دادن مرد از نامرد و مؤمن از منافق در وقت حادثه ممکن است، نه در وقت عافیت! و نه در پس این کلمات و پشت میز کار وبلاگ ها و صفحات و نقاب های مجازی حتی. پس بدانید و آگاه باشید که جنگ دیگر و عاشورای دشوارتری در راه است. در اینکه وعده خدای صادق حتمی ست، شکی نیست و گریزی از آن نخواهد بود. مراقب باشید که یک عمر، آدرس را اشتباهی نرفته باشید!

لینک دانلود پادکست +

۱۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
حسین رضائی فرد

راستی آقای وزیر!

شما فکر می کنید مشکل مردم ما شکل موی بچه های ماست،اینکه مثلا فلان آقا یا فلان خانم فلان مدل مو را دارد،واقعا مشکل مردم ما اینه؟»

این بخشی از نطق انتخاباتی سال84 احمدی نژاد بود،یک نطق زیبا،مبهم و در عین حال فرار رو به جلو که چاشنی اش جذب رای قشر خاکستری هم بود و حالا صحبت های آقای وزیر هم تکرار حرف های 9سال پیش احمدی نژاد است که 8سال قبل تر از آن هم سیدمحمدخاتمی در کوران انتخاباتی 2خرداد76زد تا صرفا رقیب را تخریب کند و انگ تحجر بزند!



فرهنگ مظلوم بوده،هست و اگر به من باشد میگویم حالا حالا ها خواهد بود چون به اسم اینکه فرهنگ از سیاست جداست آن را قربانی سیاست می کنند،گیریم که جنتی همان فرار رو به جلویی را بکند که احمدی نژاد بارها کرد حالا فکر می کنید از دل دغدغه های وزیر مشکل فرهنگ این مملکت حل و فصل میشود؟نمیشود شعار داد که وااسلاما اگر فرهنگ را با شیوه سیاسی مدیریت کنیم و در کنارش سینما،مطبوعات،حوزه کتاب،موسیقی و...را به ولنگاری فرستاد و گفت فرهنگ و هنر را نباید با تیغ قضاوت ارزشی قربانی کرد تا خرداد 3سال دیگر اهالی آن سینه سپر کنند برای ادامه یک جریان سیاسی و به اسم مبارزه با فرهنگ سیاسی،فرهنگ را قربانی یک انتخابات سیاسی کرد!نمی شود از سه ساعت زمان اختتامیه جشنواره فیلم فجر 1ساعت و نیم تریبون در اختیار دولتمردان قرار داد تا در بهار سینمایی کشور بگویند اعتدال خوب است و افراط بد،بعد یک مشت هنرمند دولتی در مانیتور بیایند و بگویند چندماه است حال ما خوب است تا مخاطب بشنود:«روحانی مچکریم» و بعد سیمرغ ها را دوتا دوتا به «آذرشهدخت پرویز و دیگران»بدهند که کارگردانش نماینده حزب مشارکت بوده و «رستاخیز»را تا حد پدرخوانده تمجید کنند چون کارگردانش یک سال فیلمش را احتکار کرد تا در دولت مخالف اعتدال احمدی نژاد پخش نشود و خدایی نکرده سیمرغش را از دست ندهد یا زبانم لال کسی اعتراض نکند که 50درصد روایتت از عاشورا تحریف است و فرم روایتت چیپ و مبتذل و بعد ژست بگیریم که دولت نباید در فرهنگ دخالت کند!...اگر دولت شعارش این است مردم خود بهترین ممیزی هستند یکبار اجازه دهد«من روحانی هستم»بدون دردسر کسب مجوز در دانشگاه های کشور پخش شود و دانشجویان خود ممیزی کنند که چقدر روحانی و دولتش،دولت راستگویان هستند و چقدر خاطرات قدیم الاسلام ها قابل استناد...یکبار بدون تهدید صداوسیما به کاهش بودجه اش ، بگذارند

این جماعت دلواپس بیسواد بی شناسنامه جدیدالاسلام قیم مآب همنوای صهیونیست نظرشان را راجع به فتح الفتوح ژنو بگویند تا مردم بفهمند چرا طرف مقابل یک قدم عقب نمی آید و خیالش راحت است از دل این تیم مذاکره کننده هرچه «برد»باشد سهم آنهاست!

راستی آقای وزیر چه کسی اول انقلاب عمق دغدغه فرهنگی اش ساپورت پوشیدن یا نپوشیدن زنان شاغل در ارتش بود؟

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین رضائی فرد

وعده های روحانی!

نزدیک به یک سال از انتخابات ریاست جمهوری می گذرد. در همین راستا بر این شدیم تعدادی از مهمترین وعده های انتخاباتی دکتر حسن روحانی را بازخوانی کرده و قضاوت درباره ی این که این وعده ها محقق شده یا خیر را بر عهده شما مخاطبان بگذاریم!

دانلود نماهنگ صوتی:



دریافت



۱۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حسین رضائی فرد

چه دفاعی از خودم بکنم؟

چه دفاعی از خودم بکنم جناب قاضی من بی دفاعم

من شریف تربیت شدم من شریف بزرگ شدم نه کسی منو می شناخت نه کسی بنده رو می دید نه ثروتمند بودم و نه هیچ چیز دیگر همهٔ سهم بنده از زندگی کار کردن در دور افتاده ترین ،اتاق خانه! وظیفه ام بود حفاظت از آرمان هایم!

من ساده نبودم، با همه چیز راحت کنار نمی آمدم! زود گول نمیخوردم! اما زود سرزنش می شدم!زود فحش میخوردم! 

سرم به کار خودم نبود! مدام دست میکردم بر ریش های جناب هاشمی!+128علامت تعجب و نداشته هایش را بیشتر می کشیدم!

مدام گیر میدادم به خانواده اش که آقا جان ، بس نیست ایران خوری ؟ برای تنتان یک وقت ضرر نداشته باشد جانم!

من نه طبیب بودم، نه سرهنگ ، نه معتدل، نه افراطی!من شعر نمیگفتم ، اما شعر میشنیدم از آنها!

سرم به کار خودم نبود جناب قاضی، اما جناب قاضی بدانید ، درمان دردهایشان رو میدانم، به جان شما میدانم!

توانم تمام شده جناب قاضی ، به اینجایم رسیده ، خوب میبینی ؟ به اینجا !

من اشتباهی نیستم جناب قاضی! اتفاقا من صدای حنجره های زخمی عده ای هستم که امروز یا از ترس بیشتر تیر خوردن ، یا از ترس جا و مکان ، حرف نمیزنند!(بعضی)

جناب قاضی ما را متهم به گرفتن مبلغی از شخص نامعلوم میکنند!

همان ها که از اکبر و اولادش، پول گرفتن تا در عاشورای هزارو سیصد و اشک، بریزند در خیابان و مسجد آتش بزنند! عجیب است جناب قاضی!

جناب قاضی،چه دفاعی از خودم بکنم؟ من بی دفاعم ،حالا من مانده ام و تقاص این همه اشتباه دیگران و نوشته های خودم در وصف حالشان !

جناب قاضی من از هیچ کس توقعی ندارم 


یه زمانی که یه روزی معلمه اومد تو کلاس گفت آقا میخوایم یه تیاتر راه بندازیم
کی میخواد نقش گوسفندو بازی بکنه؟ بعد گفت کی میخواد نقش گرگو بازی بکنه؟ یا بایست گوسفند باشی یا گرگ  بعد از اون بود که ما تو زندگیمون فهمیدیم یا بایست گرگ باشی یا گوسفند، یا بایست بزنی یا می زننت، یا بایست بخوری یا می خورنت،حالا ما اشتباه کردیم ولی از یه گرگ بارون دیده به شما نصیحت، یعنی گرگم شدین جهنم، بشین ولی این تن بمیره، جون هر چی مرده گوسفند نباشید تو زندگیتون.


امضا:یک بی سواد بی ادب افراطی! 
والسلام!

پی نوشت1: پادکست جدیدی در راه است . . .

۲۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حسین رضائی فرد

من یک بی سواد افراطی هستم!

من یک بی سواد هستم!


این رفاهی که به شما وعده می دهند دروغ است و به آن نخواهید رسید؛ اگر هم برسید به چه قیمتی؟ عزت مردم را می فروشید، خون‌های هزاران شهید را که در طول این سه دهه ریخته شده به باد می دهید تا این که چند روزی چند دلاری که از پول‌های خودتان است را به شما بازگردانند؛ زهی  حماقت!

اگر دانلود کنید ، با کیفیت بهتری میشنوید(پخش انلاین کیفیت رو میاره پایین)

پادکست:

با کیفت 256


دریافت

کیفیت اصلی (320) با کمی ویرایش در افکت گذاری و . . . )



دریافت


منتشر شده در:

انصار کلیپ


۳۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حسین رضائی فرد