دکتر شریعتی جمله معروفی دارد که میگوید:

در طول تاریخ هیچ قرارداد ننگینی را به یاد نمی آورم که امضای یک روحانی شیعه پای آن باشد . . .

26سال بعد از مرگ دکترشریعتی، در سعدآباد تهران جلسه ای برگزار شد و پای عهدنامه آن که معروف است به ترکمانچای دوم یک روحانی شیعه که از قضا نام خانوادگی اش را هم روحانی انتخاب کرده بودند امضا کرد. . . .
قرارداد ننگینی که در آن جمهوری اسلامی ایران با اختیار خود فعالیت های هسته ای اش را متوقف کرد تا پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده نشود. . .

آن روز در چهره نمایندگان سه کشور آلمان،انگلیس و فرانسه خوشحالی موج میزد و می دیدند در کاخی که روزگاری پهلوی دوم بله قربان گوی آنها بود این بار یک روحانی با آنها چنین رفتاری میکند . . .
ننگ تا جایی که تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس هم مدتی بعد در یک جمع خصوصی گفت میوه جنگ عراق را از دستان "حسن روحانی" - دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران - بدست آورده است. . .
اصلا بیایید سیاست هم کنار بگذاریم کمی با غیرتمان به قضیه نگاه کنیم در طول تاریخ برای ما سربداران که گفتند سر به دار می دهیم ولی تن به ذلت نمی دهیم یادآور یک نوستالژی قهرمانانه اند یا لشگرهای پا به فرار گذاشته مقابل مغول ها . . ؟

حالا که اینها را گفتیم بد نیست کمی هم از نامه سال 2003 سیدمحمدخاتمی به آمریکا بگوییم که در آن متواضعانه از آمریکا خواست که به ایران حمله نکند و ایران را محور شرارت نخواند و در ازای آن ایران حزب الله لبنان و حماس فلسطین را خلع سلاح می کند و فعالیت های هسته ای اش هم متوقف می کند . . .

اینها را نگفتم که کامتان را تلخ کنم اینها همه مقدمه اتفاقی است که روحانی عهدنامه سعدآباد یعنی "دکتر حسن روحانی" در خود احساس تکلیف کرده است تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و کشور را از مشکلات فعلی نجات دهد. . . .

طبیعتا مرحوم شریعتی عمرمش کفاف نداد تا مثال نقض جمله خود را مشاهده کند. . .
کمی تامل و تفکر در نوشتار بالا مرا به این جمله رساند:
حالا که فکرش را می کنم می بینم کروات شریعتی می ارزد به خیلی از . . . بگذریم . . .
(منظور از این مثل ، این است که هر عیب که هست از مسلمانی ماست! وگرنه، ارادت ویژه داریم به روحانیون انقلابی!
همه چی آرومه ، مردم خوش باور شده اند