بعضی نوشتن ها مقدمه دارند، آداب دارند، رخصت طلبیدن و اذن گرفتن دارند 

باید وضوی طهارت گرفت و بعد از ذکر ِ یا سریع الرّضای استغفار، رو به قبله ی دل های شش گوشه کرد و سلام ِ زیارت ِ شب ِ جمعه داد و جناب ِ صاحب (عج) را به گل ِ روی حضرت مادر (سلام الله علیها) قسم داد تا به گوشه نگاه کریمانه ای، قلم شکسته ات را روح حیات ِ حسینی ببخشند که اگر اوست وجه خدا، کلّ من علیها، فان است و وجه الله ِ حـ سـ یـ ن باقیست ...

امشب اما با همه شب های دنیا فرق دارد و اصلا از جنس دنیا نیست که کاروان ِ عشق ِ حـ سـ یـ ن در راه کربلاست

امشب قیام ِ صلاة شبانه گرامی دخت حیدر کرّار نشسته نیست و بانوی سه ساله ای در آرامش شب های پرستاره ی کویر، در دامن ِ پر امن ِ حضرت عمو رویای شیرین ِ سفر می بیند

امشب علی در گهواره ی سیرابی، مست ِ لالایی رباب است و اشبه ِ مردم به احمد حدیث ِ عشق ِ کسا را به آوای داوودی می خواند و دستان حضرت عمو پر است از علم های عشق ِ حـ سـ یـ ن

امشب حضرت ِ ارباب، قیامت ِ قامت ِ علی را زائر است و زینب زائر ِ جمال ِ زائر ِ علی است !

امشب همه چیز خوب است و عمو هست و علی هست و ناصر هست و آب هست و عـ طـ شـ نیست ...

تا فردا اما؛ 

خدا بزرگ است  . . .


تربت الحسین