این پست در عین ارادت و احترام به مقام شامخ روحانیت تنها برای تغییر ذائقه است!
بدنبال اسائه ادب نعیمه و زهرا اشراقی به ساحت خانواده شهدا و بنیان گذار جمهوری اسلامی، مشاهده شد فرزند مرحوم منتظری در صفحه شخصی خود در مطلبی با عنوان «پس از طوفان» جهت توجیه شطحیات آن دو خواهر نوشته است:
«اینکه یک نوه نوجوان برای پدربزرگ خود که در سن کهولت است مطلبی را بگوید که باعث لبخند و سرور گردد و دقایقی ایشان را از حال و هوای سیاست و رهبری بیرون ببرد و باعث تنوّع بشود عملی مطلوب است.»
هر چند بی استعدادی این «خواهران» در فهم و درک مفاهیم ارزشی از پدربزرگ شان مسبوق به سابقه است. کمااینکه وقتی «زهراشون» در سال 59 بعد از اطلاع از مرگ «محمد رضا پهلوی» با شعف و شیدائی خبر مزبور را نزد پدر بزرگ بـُرد. مرحوم امام با سروده سعدی به مشارالیه گوشزد کرد:
ای دوست بر جنازه دشمن چو بگذری
شادی مکن که بر تو همین ماجرا رود
علی ایحال به تاسی از اظهارات فرزند مرحوم منتظری و از باب املاح معروض می دارد:
روزی فرزند یکی از اعضای برجسته مجلس خبرگان برایم تعریف می کرد که پدرشان فرزند ذکور و 6 ساله ایشان را که بسیار نیز به ایشان علاقه مندند برای ادای نماز جماعت و منبر رفتن با خود به مسجد بردند و نوه خردسال تحت تاثیر فضای مجلس و احترام جماعت به پدر بزرگ با همان زبان و فهم کودکانه به پدربزرگ گفتند:
«آقا جون منم می خوام وقتی بزرگ شدم آخوند بشم»
پدر بزرگ هم از این بابت دچار بهجت و سرور شدند.
اما بعد بلافاصله نوه کوچک و شیرین زبان با همان حلاوت کودکانه از پدر بزرگ می پرسند:
«آقا جون اگر آخوند شدم بعدش می تونم اگر خوشم نیومد دوباره آدم بشم!!!؟»
حاج آقا هم بیش از کلام قبلی دچار ابتهاج و خنده و مسرت شدند!!!
(مخلص روحانیت هم هستیم)
پی نوشت:برای انقلابی کردن بعضی از این روحانی ها ، هنوز هم بهترین راه ، انداختنشون از طبقه دوم فیضیه هست!
پی نوشت2:پر واضح هست، که آخوند انگلیسی مورد خطاب هست!
http://iran1414.blog.ir/post/24/%D8%A7%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%B1%D9%81