ولایت مراتبی دارد و بسیاری از مراتب آن و هیچ ارتباطی با عصمت ندارد مثل ولایت پدر بر فزرند ، شوهر بر زن ، قیّم بر صغیر و ...
قرآن مجید مواردی از ولایت را ذکر میکند که لزوما مشروط بر عصمت نیست
مثلا می فرماید :برخی از مومنان بر دیگری ولایت دارند(توبه 71)
یا (همانا کسانی که ایمان آورده ، و هجرت کردند و با مال و جانشان در راه خدا جهاد نمودند و کسانی که آنان را پناه داده و یاری کرده ، برخی بر بعضی دیگر ولایت دارند!) انفال 72
از سوی دیگر ،یکی از اقسام ولایت (زعامت و رهبری سیاسی)است.
اکنون این سوال پدید می آید که آیا این مرتبه از ولایت ، عصمت میخواهد؟
در پاسخ باید گفت:که وجود عصمت برای رهبر و پیشوای سیاسی ، بسیار خوب و مفید است و با وجود شخص معصوم هیچ فردی دیگری حق حکمرانی و ولایت ندارد. حال اگر شخص معصوم وجود نداشت و یا در غیبت می بود ،چه باید کرد؟
آیا امت اسلامی باید بدون رهبر باشد،یا باید به رهبری و ولایت طاغوت تن دهند؟ و یا باید بهترین کس از نظر علم ،زهد ، تقوا و مدیریت سیاسی ،کمترین فاصله را با معصوم دارد به رهبری برگزیند؟
در واقع با وجود معصوم باید خود او رهبری کند ، و در عصر غیبت با نیابت از امام زمان(عج) ، ولی فقیه رهبری و زمام امور جامعه را بدست گیرد تا امت گرفتار حرج و مرج و آنارشیسم و یا ناچار به پیروی از طاغوت نشود.
این مسئله هم از نظر عقلی پذیرفته شده و مورد تایید است و هم نصوص دینی بر آن صحه می گذارد.
ناگفته نماند خطا دوگونه است:
یکم: خطاهای فاحش و روشنی که حداقل برای عموم کارشناسان مسائل دینی،سیاسی و اجتماعی ، بطلان آن روشن است.کسی که مرتکب
چنین خطایی بشود ، دارای شایستگی رهبری نیست و ولایت ندارد.
دوم: خطاهای پیچیده و کارشناختی که در میان کارشناسان نیز چندان روشن نیست و معمولا مورد اختلاف آرا و نظرات استو
در این صورت نمی توان با قاطیعت حکم می راند.این گونه موارد در مسائل اجتماعی و سیاسی زیاد به چشم می خورد و ولی فقیه هم یکی از آرای متفاوت را بر می گزیند.
از طرف دیگر در چنین مورادی ، چاره ای جز این نیست که یک رای ملاک عمل قرار گیرد،زیرا کنش اجتماعی و سیاسی نیازمند وحدت رویه است و در غیر این صورت جامعه دچار هرج و مرج می شود. ضمن آنکه از نظر فکری، راه تحلیل و نقد و بررسی برای همگان باز است.اما نظم و انظباط اجتماعی مستلزم وحدت رویه و عمل است.
همچنان که در تمام نظام های سیاسی این گونه عمل می شود و از آن گریزی نیست.
گفتنی امامان مرجعیت کامل دینی را در تمام ابعاد دارند و حجت واقعی خداوند می باشند.
لازمه چنین چیزی مسلما عصمت است.در حالی که مجتهد و ولی فقیه حجت ظاهری است و لازمه آن عصمت نیست، بلکه عدالت و فقاهت است که نزدیکترین مرتبه ممکن به عصمت می باشد.
در تمام نظام ها اینگونه است، نظام اسلامی هم که سمبل وحدت و یکپارچگی است اینطور است
اصلا برای زندگی بابرنامه و حرکت بسمت کمال همه مجبوریم که از کسی یا کسانی تبعیت کنیم وگرنه...
حال چه بهتر که این فرد معصوم باشد تا مطمئن پیش بریم و اگر غایب بودند از نائب ایشان، که مطمئنا انتخاب شده خود امام(ع) هستند، تبعیت شود. حتی اگر جایی از جانب ولی فقیه تصمیم اشتباه گرفته شد بازهم تبعیت شود، پیش رفتن با این اشتباه ما را بیشتر رشد می دهند نسبت به راه درستی که فقط خودمان (بدون همراهی با ولایت) بخواهیم برویم...
مهم توجه و اطاعت از امر ولی است، تنها همین!