این را میتوان از عملکرد و رفتار های ایشان در طول سالیان حضورش در عرصه فعالیت های سیاسی در جمهوری اسلامی ایران متوجه

شد!کسانی که به روحانی رأی داده اند دچار یأس و سرخوردگی و افسردگی سیاسی شده اند که چرا به روحانی رأی داده ایم! این را 

می شود از کامنت ها و مطالب دوستان به وضوح ملاحظه کرد! (با منبع میشود سخن گفت در این باره)

البته کسانی هم در این راستا سعی بر آن دارند این "نا اُمیدی" که در بین دوستان به وجود آمده به یک «بُحران» مبدل نشود

و همچنین این بحران به پُرسه "مرسی سازی" تبدیل و ختم نشود!

پی نوشت1: عوامی که به آقای روحانی رأی دادند اصلاً برایشان مهم نیست که چه کسی وزیر باشد

و یا چه کسی رئیس جمهور و نیز بازی های سیاسی را هم نه حوصله پیگیری دارند و نه حوصله شنیدن آنها دل خوش اند به اینکه 

وضعیت معیشتیشان بهبود بیابد همین!


قسمت دوم: آیا علاج این آدم اخم است!

فقط 3 روز مانده تا آغاز دولت روحانی...

امروز شدیدترین طرح تحریم ایران در کنگره امریکا تصویب شد. درصورت اجرایی شدن این طرح:

صادرات نفت ایران بطور کامل قطع می شود.

دسترسی ایران به یورو به طور کامل قطع می شود.

کل سپاه پاسداران یک گروه تروریستی شناخته می شود.

کل مسوولان جمهوری اسلامی - ازجمله حسن روحانی - در فهرست ناقضان حقوق بشر قرار می گیرند.

3 روز مانده به استقرار روحانی در پاستور، اولین پیام شفاف امریکا به ایران دریافت شد. امریکا آشکارا اعلام می کند وضعیت فعلی ایران را یک گام به عقب تلقی می کنم بنابراین ما هم یک گام به جلو می آیم...

حالا این جمله رهبری را دوباره بخوانید:

«در داخل کشور ما یک مجموعه‌های سیاسی هستند تحلیل‌شان این است، می‌گویند وقتی که طرف خیلی چهرۀ سگی از خودش نشان می‌دهد، شما عقب بنشین. این را قبول دارید شما؟ عقب بنشینیم؟ یا نه؟ معتقد هستید که هرگونه عقب‌نشینی طرف را تشجیع می‌کند، به مجرّدی که دیدند با اخم شما می‌ترسید، می‌گویند آقا! اخم کنید، علاج این آدم اخم است...طرف این‌جوری است، محاسبات دنیا این است...دشمن را از دور باید دید.»

به نظر می رسد روحانی آغازی تراژیک را در پیش دارد...