و عده ای که قسم یاد کرده بودند پا بر روی ائتلاف نخواهند گذاشت، دیدیم که دیروز چگونه شخم می زدند مبانی سیاسی یکردیگر را؛ اما نباید غافل شویم از سند افتخاری که جناب دیپلمات سابق بعنوان قوی ترین دیپلماسی تاریخ ایران در دست گرفته و در خیابان های رسانه ملی رژه می روند!

دکتر ولایتی؛ دیپلمات دیروز کاندیدای امروز

دکتر ولایتی؛ دیپلمات دیروز کاندیدای امروز

جناب ولایتی جزو یکی از سه بزرگواری است که قول داده بوند زیر ائتلاف خود نزنند اما روز گذشته همه دیدند که اتفاقا بیشترین اختلاف نظر را با همسنگران خود در ائتلاف ۲+۱ دارند و جالبتر آنکه یشترین همسویی نظرات جناب دیپلمات با فردی بود که هوادارانش فریاد «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» سر می دهند!

بگذریم! از حواشی مناظره که دست خیلی ها را برایمان رو کرد و فهمیدیم مرز بین اصولگرایی و اصلاح طلبی بسیار باریک تر از آن چیزی است که تا کنون می پنداشتیم!

اما نکته قابل توجه در برنامه های تلویزیونی جناب ولایتی؛ افتخاری است که بارها و بارها از آن دم زدند و امضای قطعنامه ۵۹۸ را بعنوان قوی ترین دیپلماسی تاریخ جمهوری اسلامی قلمداد کردند! همان قطعنامه ای که حضرت امام خمینی (ره) از آن بعنوان جام زهر یاد کردند و گفتند مرگ و شهادت برایم گواراتر از امضای این قطعنامه بود!

جناب ولایتی که عادت کرده ایم او را با پیراهن دیپلماتیک یقه سه سانت همیشگی اش ببینیم؛ در برنامه “با دوربین” شبکه یک سیما، امضای این قطعنامه را با مدیریت و درایت حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی ممکن دانستند و پای ایشان را نیز به مانند برخی از نامزدهای دیگر به برنامه های تبلیغی خود باز کردند.اینکه جنگ با درایت و مدیریت هاشمی رفسنجانی اداره شد و سرانجام با نوشاندن جام زهر به امام راحل خاتمه یافت، افتخاری است که ولایتی از آن دم می زند و شاید فرماندهان سابق جنگ بهترین داوران این مدعا باشند!

حرف بر روی حرف امام راحل در این باره زدن گزافه گویی است و بی ادبی؛ ترجیح می دهم بسنده کنم به سخنان نافذ حضرت امام خمینی (ره) در این باره تا بهتر بدانیم نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را درباره سند افتخار جناب دیپلمات!

البته امام خمینی (ره) در این پیام که بمناسبت امضای قطعنامه ۵۹۸ از سوی معظم له صادر شد نظرات دیگری در رابطه شرایط سخت اقتصادی در اوضاع آن روزهای کشور بیان نمودند که تطبیق سخنان پیرجماران با روزهای فعلی خالی از لطف نیست. تا بیشتر دقت کنیم برخی از افراد که روز گذشته سخن از سازش برای رهایی از معضلات اقتصادی زدند؛ به چه میزان با نظرات خمینی کبیر همسو هستند؟!

این متن؛ خلاصه و گزیده است:

در صحیفه امام، ج‏۲۱، ص: ۸۵ إلی ۹۸ آمده است:

“البته همه مى‏دانیم که کشور ما در حال جنگ و انقلاب سختیها و مشکلاتى را تحمل کرده و کسى مدعى آن نیست که طبقات محروم و ضعیف و کم درآمد و خصوصاً اقشار کارمند و ادارى، در تنگناى مسائل اقتصادى نیستند؛ ولى آن چیزى که همه مردم ما فراتر از آن را فکر مى‏کنند مسئله حفظ اسلام و اصول انقلاب است. مردم ایران ثابت کرده‏ اند که تحمل گرسنگى و تشنگى را دارند، ولى تحمل‏ شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت‏.ملت عزیز ما که مبارزان حقیقى و راستین ارزشهاى اسلامى هستند، به خوبى دریافته‏ اند که مبارزه با رفاه طلبى سازگار نیست؛ و آنها که تصور مى‏کنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانه‏ اند. و آنهایى هم که تصور مى‏کنند سرمایه داران و مرفهان بى‏درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مى‏شوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مى‏کنند آب در هاون مى‏کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبى، بحث دنیاخواهى و آخرت جویى دو مقوله‏اى است که هرگز با هم جمع نمى‏شوند. و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است. ما مى‏گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا اللَّه» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم.”

پاراگراف فوق نظر امام خمینی(ره) در رابطه با شرایط سخت اقتصادی در زمان جنگ است. اگر معتقدیم، تحریم های امروز و شرایط اقتصادی فعلی نیز ناشی از جنگ نرم میان جمهوری اسلامی ایران و جهان سلطه است، شاید ساده تر بتوانیم انتخاب کنیم کسی را که نزدیک تر از بقیه به آرمانهای امام راحل فکر می کند.

حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی

حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی

و اما نظر پیر جماران در رابطه با قطعنامه ۵۹۸:

“و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصاً براى من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى‏دیدم؛ ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلا خوددارى مى‏کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى‏دانم. و خدا مى‏داند که اگر نبود انگیزه‏اى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هرگز راضى به این عمل نمى‏بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.

خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایى که این گوهرها را در دامن خود پروراندند! خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نیازمند به مشعل شهادت، تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده هاى معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام، و در برابر عظمت و فداکارى این ملت بزرگ احساس شرمسارى مى کنم. و بدا به حال آنانى که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایى که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهى تا به حال ساکت و بى تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند! آرى، دیروز روز امتحان الهى بود که گذشت. و فردا امتحان دیگرى است که پیش مى آید. و همه ما نیز روز محاسبه بزرگترى را در پیش رو داریم. آنهایى که در این چند سال مبارزه و جنگ به هر دلیلى از اداى این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده اند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته اند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگى کرده اند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید.”