«فتح اسلامی البته با جنگ حاصل شد اما نشر اسلام در بین مردم کشورهای فتح شده به زور جنگ نبود.»(کارنامه اسلام، ص 11)

«اسلام رفته رفته در سرزمین های فتح شده انتشار و قبول می یافت و این انتشار و قبول نه از راه عنف و فشار بود.» (کارنامه اسلام، ص 12)

«درست است که بعضی خلفا در معامله با اهل ذمه خشونت نشان می دادند، از تجدید بنای معابدشان جلوگیری می کردند، یا آنها را از اشتغال به کارهای مهم منع می نمودند، یا وادارشان می کردند لباس های نشان دار بپوشند، بعضی شان حتی برخی از آنها را به عنف وادار می کردند که مسلمان شوند، عامه ی مسلمانان نیز گاه تحریک می شدند و به آزار آنها دست می گشادند، اما این احوال به ندرت اتفاق می افتاد و بی دوام بود؛ چنان که روی هم رفته اهل کتاب در قلم رو اسلام در صلح و آرامش به سر می بردند.» (کارنامه اسلام، ص 12)

«بسیاری از ایرانیان، از همان آغاز کار، دین مسلمانی را با شور و شوق پذیره شدند. دین تازه ای را که عربان آورده بودند، از آیین دیرین نیاکان خویش برتر می یافتند و ثنویت مبهم و تاریک زرتشتی را در برابر توحید محض و بی شایبه ی اسلام ، شرک و کفر می شناختند. آن شور حماسی نیز که در طبایع تند و سرکش هست و آنان را وا می دارد که هر چه را پاک و نیک و درست است ، ایرانی بشمارند و هر چه را زشت و پلید و نادرست است غیر ایرانی بدانند، در دل های آنها نبود. از این رو آیین مسلمانی را دینی پاک و آسان و درست یافتند و با شوق و مهر بدان گرویدند.» (دو قرن سکوت، ص 269)

«این شورش ها و مقاومت ها (پس از ورود اسلام به ایران) برای بازگشت دولت ساسانیان نبود. برای آن بود که مردم به عربان سر فرود نیاورند.» (دو قرن سکوت، ص 86)

«در قبول اسلام برای اکثر عامه ی اهل ایران که شاهد قوت نفس و شوق و ایمان مهاجمین و ناظر فساد و ضعف تشکیلات مذهبی ساسانی بودند تدریجاً تردیدی باقی نماند.» (دفتر ایام، مقاله ی اسلام در ایران، ص 169)

«اکثریت اهل ایران از همان آغاز فتوح، دیانت اسلامی را به خاطر ارزش توحیدی و برتری اخلاقی آن با خرسندی و بی اکراه پذیرفتند.» (دفتر ایام، ص 206)

«این مایه ی سادگی سپاهیانه یا زاهدانه (در سپاه اسلام) البته شگفت انگیز بود و ناچار در دیده ی مردمی که هزینه ی تجمل و شکوه امراء و بزرگان ساسانی را با عسرت و رنج و با پرداخت مالیات ها و سخره ها تأمین می کردند، اسلام را ارج و بهای فراوان می داد.» (دو قرن سکوت، ص 84)

«سادگی و روشنی مبانی اسلام و مناسبت عقاید اسلامی با مذاهب اهل کتاب، هم خود از جهات توجه اهل کتاب به اسلام بود.» (کارنامه اسلام، ص 12)

«آیا این پیروزی شگفت انگیز نابیوسیده ای که در جنگ با ایران بهره ی عرب گشت و همه ی جهان را به عبرت و شگفتی افکند تأیید آسمانی بود؟ کسی که به نیروی غیبی اعتقاد می ورزد، در این باره شک ندارد.» (دو قرن سکوت، ص 60)


پی نوشت:منابع ذکر شده است!