جمعه های انتظار:
منتظر!زمانی که خوبان ،در وانفسای گناه خود را تنها و بی کس یافته،در
تاریکی نا امیدی زمین خوردند و آخرین دست آویز حیاتشان همرنگ جماعت شدن با
تبار سیاهی ها بود.. تو زانو تا نکن یا علی بگو برای آن چراغ در دستی که می
آید شاید ساعتی دیگر... (عاشقم کن،آی...!بی دردی بس است)
یاد این مطلب افتادم: نگو "سی هزار کوفی" کربلا آمدند "حسین" را بکشند! "کوفی" که می گوئی، دور خودم و خودت، خط قرمزی می کشی. بگو"سی هزار گنه کار" آنوقت ما هم تا "ترک گناه" نکرده باشیم، در این دایره هستیم.
یعنی خدا حافظ خــــــــــــــــدا...