برگشته به من میگه حسین آقا تا استاد دانشگاه نشدی زن نگیری هاا!
(خانم بود، فامیل، مثلا بزرگ خاندان!)
نگاش کردم!
بعد تسبیح رو یک دور، دور دستش چرخوند! و یه الله اکبری هم گفت و شروع کرد به ذکر!
تو دلم گفتم ، از نظر شما دین یعنی همین تسبیح بازی ! شما اصلا رسما در دلتان میگویید:
گور بابای دین اصن! دین چی چیه ؟ ازدواج چی چیه؟
توروخدا اگر قبول ندارین حرف های رهبر این مملکت رو ، حرف های خدا پیغمبر رو ، لااقل صحبت دینی نکنید!
والله قسم مانع ازدواج ، پول و کار و غیره غیره نیست!
والله قسم ، مانع ازدواج جوون های این مملکت خانواده هاشونن!
اگر مکلفیم ، پس به بلوغ رسیده ایم ! و نیاز های فکری و غیره داریم!
چرا بهمان میگویید روزه بگیرید؟ چرا میگید نماز بخونید به بلوغ رسیدید و باید بخونید؟
بعد اون موقع ازدواج رو منع میکنید؟
عامل فساد=خانواده!
بچه 15سالگی به بلوغ میرسه،29سالگی ازدواج میکنه! میشه بگید تو این 14سال چیکار میکنه؟
تقوا پیشه میکنه؟دختر و پسر چیکار میکنن تو این مملکت؟
الله اکبر!
خدا نکنه ی دختر موهاش بیرون بیوفته ! هوار هوار که وای خون شهدا فلان شد بهمان شد!
خیانت به خون شهدا ، خون شهدا با گناه پنهانی جوون پایمال نمیشه ؟
خون شهدا با زیاد شدن زنا پایمال نمیشه؟
تن به ازدواج ندید ، باید تن به کثیف کاری بدید!
ازدواج رو فراهم نکردن مساوی هست با فراهم کردن فساد!
اسلام عمری 1 میلیارد طرفدار داره ، اسلام علوی350 تا شد!
و اما مسجد! مسجد باید چراغ های خونه رو روشن کنه!(از توضیحات بیشتر معذوریم)
پی نوشت: پندم ای زاهد مده ، من نمیخواهم ، نصیحت بشنوم! آی مردم!