۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لبخند» ثبت شده است

حالا نقابی واسه بعضی ها

تقدیم به همه آنهایی که زالو صفتانه چسبیدن به تابوت های بی جان!

به همه آن مسئولانی که با پیکیر این شهدا ، مدت مدیریت خود را تمدید کردند!

به همه مسئولانی که عکس های یادگاریشان را خوب در این مدت گرفتند! 

خورشیدی از اول برام بودی / تو نور توی سایه هام بودی... 

وقتی زمین فهمید کی بودی / تابوت توی ازدحام بودی! 

عالم کبوتر های گمنام و / واسه زمین از آسمون میده... 

اون کس که واسه نون تو رو کشته / واسه ی نون تو رو نشون میده...

تو غیرتت رو تو دلت داری / دست از ولایت برنمی داری... 

اما خودت فهمیدی بعضی ها / میگن می خواستی دست برداری!

شاید فدک سهم تو شد جونم / قبرت رو می شورن با این اشکا... 

قربون دستایی که قطع شد تا / گریون نباشه حال این مشکا

خونت شده یه معبر بازو / پاهای بعضی مردمت روشه 

اما تو گفتی هر چقد بد شن / آدم عزیزاشو نمی فروشه

اسمت شده تو قاب یادواره / یا تو صدایی سرد و تکراری

یا تو همایش های پر عکاس / یا دوربینای فیلم برداری 

حالا نقابی واسه بعضی ها / اشکات دیگه پنهون نمی مونه 

اما چرا من دیر فهمیدم...؟ / اینها همه تقصیر بارونه! 

قربون لبخند و پلاکاتون / قربون چادر بوسیه آخر 

قربون اشک و عشق بازی ها / قربون استغفار تو معبر 

قربون اون عمامه ی خونی / قربون دست راست یک مرد 

قربون تنها بودنش حتی / قربون لبخندش میون درد 

حرفی ندارم درد و دل بسه / یادم نمی مونه همین حرفام 

شاید یه روز جمعه ای شاید / تغییری پیداشه توی دنیام...

رضا طاهری پور , حسین رضائی فرد ©

پ.ن1: تصمیم گرفته بودم که این عکس رو نشر ندم 

اما میدم تا حداقل بخاطر این پیکر پاک خجالت بکشن!

 هرچند میدانم این ها وقیح تر از این حرف ها هستند!

پ.ن2: کپی برداری از این عکس شرعا حرام . . .(دانلود ، چه با ذکر منبع چه بی ذکر مبنع)

۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
حسین رضائی فرد

نا خدای انقلاب

شیمون پرز:

رئیس جمهوری جدید ایران کمی امیدواری به ما داده است اما رهبری جمهوری اسلامی بار دیگر همه این امیدها را ویران کرده است."

امام خمینی(ره):

هرگاه دیدید دشمنان از شما تعریف کردند معلوم میشود عیبی در کار است.

صحیفه نورج 17،ص

واکنش بنده: وای بر رئیس جمهوری که اسرائیل را امیدوار کرده است!

واکنش احتمالی ظریف: این حرفهای پرز مصرف داخلی داره!

سید:

خدا رحمت کند کدخدای انقلاب را. کدخدای ما روح خدا بود. روح خدا ما را مومن به اطاعت از خدا کرد. امام می خواست لبخندهای ما سیاسی و ترفندهای دیپلماسی ما کاسه لیسی نباشد. یادش بخیر روزگاری که هنوز مردم مَحرم اسرار بودند و دشمن همچنان نامحرم بود. کاش مسند نشینان، برای خنداندن جلادان و شیادان، به رعیت خود اخم و تخم نمی کردند امروز. کاش به خاطر انتقاد، به بخش کثیری از مردم، نسبت های ناروا نمی دادند امروز. اما اگر مراد از اعتدال، عدول از اصول اصلی انقلاب است، من یک افراطی هستم، معتدل نیستم! چرا که به این اعتدال اعتراض دارم! من یک کم سوادم، چرا که به توافق ژنو، صدها انتقاد دارم! شاید ما سواد نداشتیم اما کشاورزان خوبی بودیم. محصول خود را با یقین می کاشتیم و با ایمان برمی داشتیم. باغ ما حاصلخیز ترین باغ روی زمین بود. باغ زرپرور ما آفت نداشت. بذر باور ما اصلاح شده بود. میوه های ما کرم خورده نبود. محصول ما درجه یک بود. لیک کور شود و بترکد چشم حسودان. آنها که میوه های سمی را بر درخت زقومی باغ خود پسندیدند، اما میوه های سالم شجره های طیبه باغ ما را، بر ما زیادی دیدند. همان هایی که با تدبیری نو، داس و تبرشان را برای قطع درختان باغ، از رو بسته اند. فغان از این کلید شمشیر ضمیر. داد از این داس خناس، بی داد از این تبر تیز تدبیر!

ما درخت را کاشتیم اما میوه اش را دیگران کندند. ما خرج کردیم، اما دیگران از جیب ما حاتم بخشی کردند. ما مواظبت کردیم، اما دیگران از کیسه خلیفه، خیرات کردند. زحمت شخم زدن روی دوش ما بود، اما افتخار مصادره کردن میوه ها نصیب دیگران شد. خون جگر خوردن و سوختن، سهم سینه ما بود، اما حاصل تلاشمان را عده ای داس به دست درو کردند. و همان ها که میوه نوبر باورمان را روی درخت ها خوردند، دیدید که برای نشان دادن حسن نیت، چگونه هسته های پر مغز میوه های باغمان را به بیرون تف کردند؟ آنها دنبال برچیدن تاروپود و شاخه برگ باغ بودند و این ها در پی گرفتن کود خاکبرگ! آنها زرشناس بودند و این ها اما قیمت نقل و نبات را نمی دانستند. و تدبیرشان همین قدر قد می داد که دُر غلطان دادند و آبنبات گرفتند.

۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حسین رضائی فرد