هنوز پس از سالها ، اولین اسمی که در برگ رای می نویسم مدرس است...

او که  می گفت: تابصیرت پیدا نکردی حرف نزن!!

به عکس امروز که  گمان می کنیم هر چه بیشتر حرف بزنیم

بابصیرت تریم ، به خصوص اگر دیگران را خراب کنیم.

سید می گفت دوچیز خدا به من نداده است

یکی طمع ، و دیگری ترس!!

همین ترس بود که در یک قلم نمایندگان دوره های قبل پیشنهاد نوشیدن جام زهر به آقا می دهند و وقتی پای همین  ترس و طمع باز می شود

در فتنه ها سکوت می کنیم حتی اگر رییس مجلس باشیم!!

یا نائب ریس دوره های قبل...

من به مدرس رای می دهم چون  با عمامه وعبایی به مجلس می آید

و با همان لباس ها  به شهادت می رسد

نه به آن نماینده ایی که برای خود حقوق مادام العمر تصویب می کند...

و بعد با خانواده ی محترم راهی...

من به مدرس رای می دهم

که از هر صد ساعت مجلس 8 ساعت و32 دقیقه نطق می کند

نه نماینده ای که صندلی اش خالی است مثل روزهای قبل...

لام تا کام نطقی و تذکری از او نمی شنویم جز قبل از انتخابات

آنهم نه در مجلس...

من به مدرس رای می دهم

عین لام جان

پ.ن1: پیشواز میرویم . . . 

پ.ن2: عکس 93/6/3 مشهدالرضا