تقدیم به همه آنهایی که زالو صفتانه چسبیدن به تابوت های بی جان!
به همه آن مسئولانی که با پیکیر این شهدا ، مدت مدیریت خود را تمدید کردند!
به همه مسئولانی که عکس های یادگاریشان را خوب در این مدت گرفتند!
خورشیدی از اول برام بودی / تو نور توی سایه هام بودی...
وقتی زمین فهمید کی بودی / تابوت توی ازدحام بودی!
عالم کبوتر های گمنام و / واسه زمین از آسمون میده...
اون کس که واسه نون تو رو کشته / واسه ی نون تو رو نشون میده...
تو غیرتت رو تو دلت داری / دست از ولایت برنمی داری...
اما خودت فهمیدی بعضی ها / میگن می خواستی دست برداری!
شاید فدک سهم تو شد جونم / قبرت رو می شورن با این اشکا...
قربون دستایی که قطع شد تا / گریون نباشه حال این مشکا
خونت شده یه معبر بازو / پاهای بعضی مردمت روشه
اما تو گفتی هر چقد بد شن / آدم عزیزاشو نمی فروشه
اسمت شده تو قاب یادواره / یا تو صدایی سرد و تکراری
یا تو همایش های پر عکاس / یا دوربینای فیلم برداری
حالا نقابی واسه بعضی ها / اشکات دیگه پنهون نمی مونه
اما چرا من دیر فهمیدم...؟ / اینها همه تقصیر بارونه!
قربون لبخند و پلاکاتون / قربون چادر بوسیه آخر
قربون اشک و عشق بازی ها / قربون استغفار تو معبر
قربون اون عمامه ی خونی / قربون دست راست یک مرد
قربون تنها بودنش حتی / قربون لبخندش میون درد
حرفی ندارم درد و دل بسه / یادم نمی مونه همین حرفام
شاید یه روز جمعه ای شاید / تغییری پیداشه توی دنیام...
رضا طاهری پور , حسین رضائی فرد ©
پ.ن1: تصمیم گرفته بودم که این عکس رو نشر ندم
اما میدم تا حداقل بخاطر این پیکر پاک خجالت بکشن!
هرچند میدانم این ها وقیح تر از این حرف ها هستند!
پ.ن2: کپی برداری از این عکس شرعا حرام . . .(دانلود ، چه با ذکر منبع چه بی ذکر مبنع)